و چهارمی از ارکان ایمان جهاد بود، و جهاد هم مثل یه درخت تنومده، چهار شاخهی اصلی داره که هر کدومش یه نیروی محافظ، یه چراغ راه، یه سپر محکم تو زندگیه.
اولیش امر به معروفه. وقتی کسی خوبی و حق و درستکاری رو یادآوری میکنه و دیگران رو به سمتش هدایت میکنه، مثل یه ستون محکم پشت بقیهس، و پشت مؤمنا و همراهاش استوار میشه. مثل کسی که یه دیوار محکم میسازه تا باد و طوفان نتونه خونهی مردم رو خراب کنه.
و خود این کار جهاده و بدون مجاهدت بدست نمیاد.
بعدش نهی از منکره. کسی که بدی و نادرستی رو کنار میزنه و جلوی گناه و فساد میایسته، درست مثل باغبونی می مونه که خار و خاشاک رو از گلها و گیاهان پاک میکنه تا زیبایی و طراوتشون حفظ بشه.
مثل آتشی که علف هرز رو میسوزونه و زمین رو برای روییدن گلها آماده میکنه.
اینم جهاده اینم مجاهدت میخواد اینم بدون جهاد و مجاهدت به دست نمیاد.
و سومیش صدق و راستی در معرکههاست. وقتی آدم تو کارها، جنگها، مقابلهها یا حتی سختیهای زندگی راستگو و صادق باشه، وظیفهشو درست انجام داده، بدون دروغ، بدون نیرنگ، درست مثل یه پرچم سفید که صاف و محکم بالا رفته و هیچ باد و طوفانی اونو خم نمیکنه.
و اینم واقعاً جهاده چون مشقتهای خودش رو داره چون در دلش مبارزه ها نشسته و نهفته.
و آخرین شاخه، دشمنی با فاسقان و خشم گرفتن برای خداست. کسی که با بدکارا دشمنی میکنه و قلبش برای خدا پر از غصه و خشم میشه، خدا خودش محافظش میشه و در برابر دشمنانش نگهبانیش میکنه. روز قیامت هم دلش شاد و خشنود میشه، مثل کسی که بعد یه روز سخت و طولانی، به خانهی امن و آرامشبخش برمیگرده و راحت نفس میکشه و نفس راحت می کشه.
خلاصه جهاد، مثل رودخانهایه که راهشو باز میکنه، سنگها و خارها رو از سر راه میبره و زمین خشک رو به باغی پر از زندگی تبدیل میکنه.
فرمود:
وَ الْجِهَادُ: و جهاد، تلاش، مبارزه. مِنْهَا: از ستونهای ایمان عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: چهار شاخه داره.
یعنی جهاد هم چهار بخش اصلی داره.
عَلَى الأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ: بر امر به معروف، دعوت به خوبیها، تشویق به کار درست.
وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ: و نهی از منکر، بازداشتن از کار بد، جلوگیری از زشتیها.
وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ: و صداقت در موقعیتها، راستگویی در میدانهای سخت، پایبندی به حقیقت در لحظههای امتحان. وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ: و دشمنی با فاسقان، بیزاری از بدکاران، ایستادن در برابر اهل فساد.
پس شاخههای جهاد هم عبارت شد از: امر به معروف، نهی از منکر، صداقت در سختیها، دشمنی با فاسقا.
فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ: هر کس به کار خوب دعوت کنه. شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ: پشت مؤمنان رو محکم میکنه، تکیهگاهشون میشه.
یعنی امر به معروف باعث قوی شدن جامعه مؤمنین میشه.
وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ: و هر کس از کار بد نهی کنه. أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ: بینی کافران رو به خاک میماله، دشمنان حق رو خوار میکنه.
یعنی نهی از منکر دشمنان رو ضعیف و بیآبرو میکنه.
وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ: و هر کس در موقعیتهای سخت راستگو باشه. قَضَى مَا عَلَيْهِ: وظیفهش رو ادا کرده، تکلیفش رو انجام داده.
یعنی صداقت در سختی، انجام دادن مسئولیت واقعیه.
وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ: و هر کس از فاسقان بیزاری بجوید. وَ غَضِبَ لِلَّهِ: و برای خدا خشم بگیره. غَضِبَ اللَّهُ لَهُ: خدا هم برای او و بخاطر او خشم میگیره، و طرف او میایسته. وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: و در روز قیامت او را راضی و خشنود میسازه.
یعنی کسی که به خاطر خدا از فاسقان بیزار باشه، خدا هم طرفدارشه و روز قیامت خوشحال و سربلندش میکنه.
به زبون خودمونی:
جهاد فقط جنگیدن با شمشیر نیست؛ یعنی در زندگی همیشه برای حق تلاش کنی، یعنی مردم رو به خوبی دعوت کنی، جلوی بدی بایستی، توی سختیها راستگو باشی و جلوی فساد کوتاه نیای. و این، جهاد واقعیه.
پس نتیجه اینکه:
١. امر به معروف، ستون محکم دلهاست،
وقتی خوبی و حق رو یادآوری میکنی و دیگران رو به سمتش هدایت میکنی، مثل یه دیوار محکم پشت مردم ایستادهای، و دیگه باد و طوفان نمیتونه خونهی دلهاشون رو خراب کنه.
٢. نهی از منکر، باغبان دلهاست،
وقتی بدی و فساد رو کنار میزنی و جلوی گناه میایستی، مثل کسی هستی که خار و خاشاک رو از گلها و گیاهان پاک میکنه تا طراوت و زیباییشون حفظ بشه، درست مثل آتشی که علف هرز رو میسوزونه و زمین رو آمادهی شکوفایی میکنه.
٣. صدق و راستی، پرچم ثابت و راستینِ زندگیه،

